Adore you<3 (Part²)

پارت 2

ویو ا. ت
از اتاق اقای کیم خارج شدم و رفتم سمت اتاق خودم تا به کارام برسم.

پایان ویو ا. ت

ویو کوک

ساعت 7از خواب بیدار شدم و دوش 15مینی گرفتم و موهامو خشک میکردم ایلین هنوز خواب بود ، موهاشو بوسیدم و به سمت اشپزخونه رفتم صبحانه حاضر بود
بعد از چند لقمه که خوردم صدای ایلین اومد.
با حالت خواب الودی اومد رو پاهام نشست و سرشو گذاشت رو سینم. و چشماشو بست.

پایان ویو کوک

کوک: صبح بخیر
ایلین: همچنین
کوک: امشب شرکت خیلی کار دارم ممکنه شب نیام مشکلی که نداره بانو؟
ایلین با تعجب سرشو از شونه کوک برداشت
ایلین: ددی ولی امشب سالگرد از دواجمونه یادت که نرفته؟
کوک: میدونم ولی برات یک شب دیگه جبران میکنم اوکی؟
کوک لقمه ای گرفت و برد سمت دهن ایلین
ایلین دهانشو باز کردو و لقمه رو خورد.

پرش زمانی ساعت 7و نیم

کوک در حال بستن ساعتش بود جلو اینه که ایلین وارد اتاق شد و رفت به سمت کراوات کوک که درستش کنه
ایلین :کوک میشه امشب برم خونه یکی از دوستام بمونم و حداقل وقتی تو نیست با اون وقت بگذرونم؟
کوک : کی؟
ایلین : تو نمیشناسیش تازه باهاش دوست و خیلی دختر خوبیه

...